fbpx

Glossary of Startup Terms (واژه‌نامه استارتاپ)

واژه‌نامه استارتاپ: اصطلاحات کلیدی که هر کارآفرین باید بداند 📚

در دنیای پرسرعت و پویای استارتاپ‌ها، آشنایی با اصطلاحات و مفاهیم کلیدی از اهمیت بالایی برخوردار است. این واژه‌نامه به شما کمک می‌کند تا با مفاهیم پایه‌ای که در عرصه کارآفرینی و تکنولوژی مطرح هستند، آشنا شوید. از “MVP” گرفته تا “سرمایه‌گذاری VC” و از “بوت‌استرپ” تا “تحلیل داده”، همه و همه در اینجا گنجانده شده‌اند. پس بیاید با هم این مفاهیم را مرور کنیم و دانش خود را ارتقا دهیم. 🌟

 

  • Startup (استارتاپ): کسب‌وکار نوپا در مراحل اولیه راه‌اندازی.
  • Venture Capital (سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز): سرمایه‌ای که به استارتاپ‌ها در عوض داشتن سهام ارائه می‌شود.
  • Angel Investor (سرمایه‌گذار فرشته): فردی که سرمایه شخصی خود را در یک استارتاپ سرمایه‌گذاری می‌کند.
  • Seed Funding (سرمایه‌گذاری اولیه): سرمایه‌ای که برای راه‌اندازی اولیه استارتاپ فراهم می‌شود.
  • Series A, B, C (سری A, B, C): دوره‌های مختلف سرمایه‌گذاری که یک استارتاپ از طریق آن‌ها عبور می‌کند.
  • Equity (سهام): مالکیت در شرکت.
  • IPO (عرضه اولیه سهام): زمانی که یک شرکت به بازار عمومی می‌آید.
  • Bootstrapping (بوت‌استرپینگ): راه‌اندازی کسب‌وکار بدون نیاز به سرمایه‌گذاری خارجی.
  • Burn Rate (نرخ سوزاندن پول): سرعتی که یک استارتاپ سرمایه خود را مصرف می‌کند.
  • Exit Strategy (استراتژی خروج): طرحی برای فروش شرکت یا ورود به بازار عمومی.
  • MVP (کمترین محصول قابل‌فروش): ساده‌ترین نسخه‌ی یک محصول که می‌توان آن را عرضه کرد.
  • Pivot (پیوت): تغییر عمده در تمرکز یا استراتژی یک استارتاپ.
  • Scale (مقیاس پذیری): توانایی رشد بدون محدودیت‌ها.
  • Liquidity (نقدینگی): توانایی تبدیل دارایی‌ها به پول نقد.
  • Acquisition (خریداری): خرید یک شرکت توسط شرکت دیگر.
  • Crowdfunding (تامین مالی جمعی): جمع‌آوری سرمایه از طریق پلتفرم‌های آنلاین.
  • Incubator (شتاب‌دهنده): سازمانی که به استارتاپ‌ها در مراحل اولیه کمک می‌کند.
  • Accelerator (تسریع‌دهنده): برنامه‌ای که به رشد سریع استارتاپ‌ها کمک می‌کند.
  • Churn Rate (نرخ ترک کردن): درصد مشتریانی که از یک سرویس ترک می‌کنند.
  • Freemium (رایگان با امکان خرید): مدل کسب‌وکاری که سرویس‌های اولیه رایگان و سرویس‌های پیشرفته پولی است.
  • Market Fit (تطابق بازار): زمانی که یک محصول به نیازهای بازار پاسخ می‌دهد.
  • Runway (درهم): مدت زمانی که یک استارتاپ می‌تواند بدون نیاز به سرمایه‌گذاری جدید فعالیت کند.
  • Traction (جذب): نشانه‌های اولیه از موفقیت یا پذیرش یک محصول.
  • Valuation (ارزش‌گذاری): ارزش مالی کل یک شرکت.
  • Term Sheet (برگه شرایط): سندی که شرایط اساسی سرمایه‌گذاری را مشخص می‌کند.
  • Due Diligence (بازرسی قبل از معامله): بررسی جامع یک فرصت سرمایه‌گذاری.
  • ROI (بازده سرمایه): نسبت سود به هزینه‌ها.
  • KPI (شاخص‌های کلیدی عملکرد): معیارهایی برای اندازه‌گیری موفقیت.
  • Bootstrapping (بوت‌استرپینگ): راه‌اندازی کسب‌وکار بدون سرمایه‌گذاری خارجی.
  • Stealth Mode (حالت پنهان): زمانی که یک استارتاپ فعالیت می‌کند اما هنوز علنی نشده است.
  • Viral Coefficient (ضریب ویروسی): میزان انتشار یک محصول از طریق کاربران.
  • SaaS (نرم‌افزار به عنوان سرویس): مدل کسب‌وکاری که نرم‌افزار به صورت اشتراکی ارائه می‌شود.
  • B2B (کسب‌وکار به کسب‌وکار): مدل کسب‌وکاری که محصولات یا خدمات به دیگر کسب‌وکارها ارائه می‌شود.
  • B2C (کسب‌وکار به مشتری): مدل کسب‌وکاری که محصولات یا خدمات به مشتریان نهایی ارائه می‌شود.
  • Elevator Pitch (سخنرانی آسانسوری): توضیح کوتاه و جذاب از یک ایده یا محصول.
  • Co-Founder (هم‌بنیان‌گذار): شخص یا افرادی که با هم یک کسب‌وکار را راه‌اندازی می‌کنند.
  • NDA (توافق‌نامه نگهداری اسرار): قراردادی که محافظت از اطلاعات محرمانه را تضمین می‌کند.
  • User Acquisition (جذب کاربر): فرآیند جذب کاربران جدید.
  • User Retention (نگه‌داشتن کاربر): توانایی یک کسب‌وکار در نگه‌داشتن کاربران فعلی.
  • Growth Hacking (هک رشد): استراتژی‌های نوآورانه برای رشد سریع.
  • Monetization (تجاری‌سازی): تبدیل ترافیک یا داده به درآمد.
  • Outsourcing (برون‌سپاری): انتقال بخشی از کارها به شرکت‌ها یا افراد خارجی.
  • Product-Market Fit (تطابق محصول-بازار): زمانی که محصول به خوبی به نیازهای بازار پاسخ می‌دهد.
  • Proof of Concept (اثبات مفهوم): آزمایشی که نشان می‌دهد یک ایده قابل اجرا است.
  • R&D (پژوهش و توسعه): فعالیت‌هایی برای توسعه محصولات یا خدمات جدید.
  • Scalability (قابلیت مقیاس‌پذیری): توانایی یک سیستم برای مدیریت رشد.
  • Stakeholder (ذینفع): هر کسی که منافعی در موفقیت یا شکست یک کسب‌وکار دارد.
  • SWOT Analysis (تحلیل SWOT): تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها، و تهدیدات.
  • TAM (بازار کلی موجود): اندازه کلی بازاری که یک محصول یا خدمت می‌تواند به آن پاسخ دهد.
  • Validation (اعتبارسنجی): فرآیند تایید یا رد یک ایده یا محصول.
  • Agile (چابک): روش توسعه نرم‌افزاری که تاکید بر تعامل و پاسخگویی به تغییرات دارد.
  • Analytics (تحلیل‌ها): استفاده از داده‌ها و مدل‌های ریاضی برای تصمیم‌گیری یا توصیف.
  • API (رابط برنامه‌نویسی کاربردی): مجموعه‌ای از توابع و روش‌ها برای ارتباط با یک نرم‌افزار یا سرویس.
  • Benchmarking (مقایسه عملکرد): مقایسه عملکرد یک شرکت با شرکت‌های دیگر.
  • Big Data (داده‌های بزرگ): مجموعه‌های بزرگ و پیچیده از داده‌ها که نیاز به تجزیه و تحلیل دارند.
  • Blockchain (زنجیره بلوکی): فناوری ذخیره‌سازی داده‌ها در بلوک‌های متصل به هم.
  • Brand Equity (اعتبار برند): ارزش اضافی که یک برند به یک محصول یا خدمت می‌افزاید.
  • Business Model (مدل کسب‌وکار): چگونگی تولید، توزیع، و کسب درآمد از یک محصول یا خدمت.
  • Cash Flow (جریان نقدی): میزان پول نقد وارد و خارج شده از یک کسب‌وکار.
  • Cliff (پرتگاه): مدت زمانی که باید گذشته باشد تا سهام یک کارمند در یک شرکت “باز شود”.
  • Content Marketing (بازاریابی محتوا): استفاده از محتوای مفید برای جذب و نگه‌داشتن مشتریان.
  • Conversion Rate (نرخ تبدیل): درصد کاربرانی که یک عمل معین را انجام می‌دهند.
  • CTA (فراخوانی به عمل): یک دکمه یا لینک که کاربر را به انجام یک عمل تشویق می‌کند.
  • Customer Lifetime Value (ارزش طول عمر مشتری): مجموع درآمدی که یک مشتری طی عمر خود برای یک شرکت ایجاد می‌کند.
  • Data Mining (استخراج داده): استفاده از الگوریتم‌ها برای یافتن الگوها یا ارتباطات در یک مجموعه داده.
  • Disruptive Innovation (نوآوری مخرب): نوآوری‌هایی که باعث تغییرات عمده در یک صنعت می‌شوند.
  • Early Adopters (پذیرندگان اولیه): افراد یا شرکت‌هایی که به سرعت تکنولوژی‌ها یا محصولات جدید را پذیرفته و استفاده می‌کنند.
  • Equity Financing (تامین مالی از طریق سهام): فروش سهام شرکت برای تامین مالی.
  • Exit (خروج): فروش یا انحلال یک کسب‌وکار.
  • Freemium (رایگان با امکانات اضافی): یک مدل کسب‌وکار که ارائه یک سرویس رایگان اولیه و سپس ارتقا به نسخه پرداختی دارد.
  • Gross Margin (حاشیه ناخالص): درآمد کل یک محصول کم هزینه‌های مستقیم تولید آن.
  • Incubator (شتاب‌دهنده): سازمانی که به استارتاپ‌ها در مراحل اولیه کمک می‌کند.
  • Influencer Marketing (بازاریابی از طریق مؤثرین‌ها): استفاده از افراد معروف یا مؤثر در شبکه‌های اجتماعی برای تبلیغات.
  • Intellectual Property (مالکیت معنوی): حقوق مالکیتی که برای ایده‌ها، اختراعات، و محتوا وجود دارد.
  • IPO (عرضه اولیه سهام): اولین باری که سهام یک شرکت به عموم عرضه می‌شود.
  • Iterate (تکرار): فرآیند بهبود مداوم یک محصول یا سرویس.
  • Landing Page (صفحه فرود): صفحه‌ای که کاربران پس از کلیک کردن بر روی یک تبلیغ یا لینک به آن هدایت می‌شوند.
  • Lean Startup (استارتاپ چابک): روشی برای اجرای و رشد یک کسب‌وکار با هزینه‌های کم.
  • Liquidity Event (رویداد نقدینگی): فروش یا انحلال یک شرکت که باعث تبدیل سهام به نقد می‌شود.
  • Machine Learning (یادگیری ماشین): زیرمجموعه‌ای از هوش مصنوعی که به ماشین‌ها اجازه می‌دهد تا بدون برنامه‌ریزی مستقیم یاد بگیرند.
  • Market Segmentation (بخش‌بندی بازار): تقسیم بازار به گروه‌های مختلف بر اساس ویژگی‌های مشترک.
  • Mergers and Acquisitions (ادغام و خرید): خرید، فروش، یا ادغام دو یا چند شرکت.
  • Minimum Viable Product (MVP) (حداقل محصول قابل ارائه): نسخه‌ای ابتدایی از یک محصول که تنها ویژگی‌های اساسی آن را دارد.
  • Net Profit (سود خالص): درآمد کل یک شرکت کم هزینه‌های کل.
  • Omnichannel (همه‌کاناله): استراتژی فروش که تجربه یکدست مشتری در تمام کانال‌ها را ارائه می‌دهد.
  • Pivot (تغییر جهت): تغییرات عمده در مدل کسب‌وکار یا استراتژی یک شرکت.
  • Product Differentiation (تمایز محصول): ویژگی‌هایی که یک محصول را از رقبا متمایز می‌کند.
  • Revenue Stream (جریان درآمد): منبع درآمدی یک شرکت.
  • ROI (بازده سرمایه): نسبت سود به هزینه‌ها.
  • SaaS (نرم‌افزار به عنوان خدمت): مدلی که نرم‌افزار به صورت خدمت از طریق اینترنت ارائه می‌شود.
  • Scalability (قابلیت مقیاس‌پذیری): توانایی یک سیستم، مدل، یا فرآیند برای کارکرد در مقیاس بزرگتر.
  • SEO (بهینه‌سازی موتور جستجو): فرآیند بهبود قابلیت پیدا شدن یک وب‌سایت در نتایج جستجو.
  • Stakeholder (ذینفع): هر فرد یا گروهی که در موفقیت یا شکست یک پروژه یا شرکت نقش دارد.
  • Startup Ecosystem (اکوسیستم استارتاپ): مجموعه‌ای از افراد، شرکت‌ها، و سازمان‌ها که در یک محیط کارآفرینی فعالیت می‌کنند.
  • Total Addressable Market (TAM) (بازار کلی قابل دسترس): اندازه کلی بازاری که یک محصول یا خدمت می‌تواند به آن دسترسی پیدا کند.
  • User Experience (UX) (تجربه کاربر): تجربه کلی کاربر از استفاده از یک محصول یا خدمت.
  • Value Proposition (پیشنهاد ارزش): ویژگی‌ها و مزایایی که یک محصول یا خدمت به مشتری ارائه می‌دهد.
  • Venture Capital (VC) (سرمایه ریسک): سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نوپا با ریسک بالا و بازده بالا.
  • Viral Marketing (بازاریابی ویروسی): استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای ترویج یک محصول یا خدمت.
  • Wholesale (عمده‌فروشی): فروش محصولات به قیمت کمتر برای فروش مجدد.